5 شعر از نزار قباني

گیس عشق ما بلند شده
می باید قیچی اش کنیم
وگرنه،
تو را و مرا می کشد.
***
آن سوی روزهای دوری و تنهایی
با بوسیدن لبان تو احساس می کنم
نامه یی عاشقانه را
در صندوق ِ پست ِ قرمزی انداخته ام.
***
هر مرد که پس از من ببوسدت
بر لبانت ،
تاکستانی خواهد یافت
که من کاشته ام.
***
چشمانت کارناوال آتش بازی ست!
یک روزدر هر سال
برای تماشایش می روم
و باقی روزهایم را
وقف خاموش کردن آتشی می کنم
که زیر پوستم شعله می کشد.
***
آه ! ای کاش ،
روزی از خوی خرگوشی رها شوی و بدانی
که من صیاد تو نیستم،
عاشق توام.
______________
نزار قباني، شاعر سوري
ارسال و به اشتراگ گذاری در: Facebookفیس بوک | Balatarinبالاترین | Donbalehدنباله | Twitterتویتر | GBuzzگوگل بازز

۵ نظر:

ناشناس گفت...

salam, mer30, kheilie Nazaar ghabani ro dust daaram....mozhdeh

ناشناس گفت...

ایشان اشعار بهتری هم دارند!

سبحان گفت...

...
كه من كاشته ام
...

ناشناس گفت...

بعضی از شعرهای ایشان را کسی به نام احمد نخجوانی دکلمه کرده. این جا می تونید بشنوید:
http://il.youtube.com/user/alirezagharavi

ناشناس گفت...

قشنگ بود اما عربیش کجاست؟

Related Posts with Thumbnails