
با بی ثباتی سیماب وار هوا
بر آمدن
به اعتماد استقامت بال های خویش
ور نه مساله ای نیست
پرنده ی نو پرواز
بر آسمان بلند
سرانجام
پر باز می کند
جهان عبوس را
به قباره ی همت خود بریدن است
آزادگی را
به شهامت آزمودن است و
رهایی را
اقبال کردن
حتی اگر زندان
پناه ایمن آشیانه ایست و
گرمجاي بی خیالی سینه ی مادر
حتی اگر زندان
بالش گرمیست از بافه ی عنکبوت و
تارک پیله
رهایی را شایسته بودن است
حتی اگر رهایی
دام باشه و قرقیست
یا معبر پردرد پیکانی از کمانی
وگرنه مساله ای نیست
پرنده ی نو پرواز
بر آسمان بلند
سرانجام
پر باز می کند
__________
الف. بامداد
__________
الف. بامداد
۱ نظر:
salam
همیشه در گرگم به هوا
از گرگ شدن فرار می کردیم
و اکنون
ناخواسته در تمام بازیها گرگیم
بی آنکه از خودمان بترسیم
من از هفت سنگ میترسم
میترسم آن قدر سنگ روی سنگ بچینیم
که دیواری ما را ازهم بگیرد....
بیا لی لی بازی کنیم
که در هر رفتنی
دوباره برگردیم
az tavajoh va lotfetoon motshakeram
ارسال یک نظر